پرتاب نارنجک
پرتاب نارنجک
سال ۶۶، دو شب بعد از عملیات غرورآفرین بیت المقدس۲، در منطقه سلیمانیه عراق، در یکی از سنگرهای عراقیها نشسته بودیم. آن منطقه کاملا از دشمن گرفته شده بود و رزمندگان اسلام به صورت چند نفری در سنگرها تقسیم شده و نگهبانی میدادند. هوا بسیار سرد و گزنده بود، بچهها برای گرم کردن خود چراغ والوری را وسط سنگر گذاشته بودند.
یکی از رزمندگان به نام «عباس» خسته و کوفته وارد سنگر شد و بدون گفتن کلامی خوابید. او که جزو دسته ویژه بود، در شب عملیات، با پای برهنه روی سنگ و خارها میدوید و داخل سنگرهای دشمن نارنجک پرتاب میکرد. یکی دو ساعتی گذشت، ناگهان چراغ والور وسط سنگر با صدای مهیبی ترکید. عباس بلافاصله از جای خود پرید و یقه یکی از بچهها را گرفت و با لهجه محلی خود گفت: «خنه خرابا»، ساعت سه نصف شو هم دست ور نمیدرن؟! و اسلحه خود را برداشت و با شتاب از سنگر بیرون دوید. یکی از بچهها گفت: بیا بابا خبری نیست، صدای ترکیدن چراغ بود، بگیر بخواب.
راوی: علی آهنگری، از رزمندگان جهاد نصر خراسان در دفاع مقدس