خاطرات شهدا

اعدام در دریاچه نمک؟

خاطرات خلبان مسعود اقدام رشتی (قسمت اول)


مسعود اقدام رشتی از خلبانان ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس بود. وی نهم آذرماه ۱۳۲۹ در اندیمشک به دنیا آمد.

مسعود اقدام رشتی

پدرش رحمان، رئیس توشه راه‌آهن این شهر بود. مسعود دوره ابتدایی و متوسطه را در دبستان و دبیرستان شاهپور اندیمشک طی کرد و برای چهارم ریاضی به شهر شیراز رفت. یک سال در آنجا درس خواند و دوباره به اندیمشک برگشت. دیپلم ریاضی را در سال ۱۳۵۰ از «دبیرستان قطب» شهر دزفول اخذ کرد.

سال بعد وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد و پس از اخذ سردوشی و طی کردن دوره‌های مقدماتی نظامی، خواندن زبان و دروس پروازی، اولین پرواز را در فرودگاه قلعه‌مرغی تهران با هواپیمای «پایپر» آموزش دید.

 

از آمریکا تا همدان

سوم فرودین‌ماه ۱۳۵۳ برای طی کردن دوره تکمیلی به ایالت تگزاس آمریکا اعزام شد. در پایگاه «لکلند» این ایالت کلاس زبان پیشرفته تخصصی را طی کرد و موفق به اخذ دیپلم زبان شد. بعد برای پرواز با هواپیمای سبک «سنسای تی-۴۱» به «پایگاه مدینا» رفت و این مرحله را نیز با موفقیت پشت سرگذاشت. مسعود برای ادامه پرواز با «جتتی-۳۷» و جت مافوق صوت «تی-۳۸» ه پایگاه رئیس انتقال یافت و پس از خاتمه این آموزش در تابستان ۱۳۵۵ به ایران برگشت و به درجه ستوان دومی نائل شد.

اقدام به عنوان خلبان جنگنده «اف-۴» انتخاب شد و دوره کابین عقب این هواپیما را در پایگاه یکم شکاری مهرآباد تهران طی کرد. بعد عازم پایگاه سوم شکاری همدان (شاهرخی) شد و هفت ماه در «گردان ۳۲» این یگان خدمت کرد. چون به هوای سرد این منطقه عادت نداشت، اوطلب انتقال به بوشهر شد و تا خاتمه جنگ تحمیلی در آن پایگاه خدمت کرد.

وقتی عکس شاه را پایین کشید

او در آستانه انقلاب عکس شاه را از سردر گردان پرواز پایین کشید و به همین جرم دچار شرایط سختی از جمله مدتی حبس در زندان جمشیدیه تهران و خاش شد. خوشبختانه با به ثمر رسیدن انقلاب از مرگ حتمی نجات یافت و این توفیق را پیدا کرد تا در جنگ تحمیلی علیه رژیم بعثی حدود ۱۲۰ مأموریت پشتیبانی نزدیک هوایی از نیروهای سطحی و برون‌مرزی و یا عملیات‌های حمایت از نفتکش‌ها و کاروان‌های تجاری دریایی را انجام داده و نزدیک به ۶۰۰ سورتی پرواز گشت رزمی و پوشش هوایی انجام دهد.

او درباره اقدام علیه رژیم شاهنشاهی چنین می‌گوید: طبق برنامه هفتگی در سالن توجیه عملیات نشسته بودیم که نوشته‌ای از شاه به خلبانان دادند مبنی بر اینکه «من برای معالجه به خارج از کشور می‌روم. شما خلبانان موظب باشید کشور به دست روحانیون نیفتد.» ستوان دوم غلام‌حسین بحرینی کنار من نشسته بود. نوشته را پاره و به صندلی فرماندهان پرت کردم. دو روز بعد برای رژه جلوی عکس امام خمینی به میدان شهر بوشهر رفتم که از حضور ما عکس گرفته بودند. به دلایل بالا مرا به پست فرماندهی فراخوانده و تهدید کردند.

 

حکم ما باید در دریاچه نمک اجرا می‌شد

فردای آن روز یک فروند هواپیمای سی-۱۳۰ آمد، من و ۱۷ نفر دیگر از همافران، افسران و درجه‌داران پایگاه را به تهران منتقل کرد. همه در زندان جمشیدیه یا همان دژبان مرکز بازداشت شدیم. پس از ۱۰ روز با یک سی-۱۳۰ دیگر به زندان خاش در شهرستان زاهدان منتقل شده و تا پیروزی انقلاب در آنجا زندانی بودیم.

شنیدیم ۱۹ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ یک فروند سی-۱۳۰ با تعدادی مأمور به فرودگاه خاش آمده تا ما را برفراز دریاچه نمک قم برده و حکم مرگمان را با پرتاب به درون دریاچه اجرا کنند. ظاهرا فرمانده قرارگاه خاش خلبان هواپیما را که بدون حفاظت و گارد آمده بود، ترساند و او برگشت. سه روز بعد، نقلاب پیروز شد و ما آزاد شدیم.

 

مسئولیت‌ها

مسعود اقدام در سال ۱۳۵۶ با خانم شعله شهیدی ازدواج کرد و از این پیوند صاحب سه فرزند به نام‌های مبین (۱۳۵۸) ،بنت‌الهدی(۱۳۶۰) و رحمان (۱۳۶۸) شد.

اقدام، در نیروی هوایی دوره‌های عالی رسته‌ای و نجات خدمه از مرگ را دید. از بهمن‌ماه ۱۳۶۸ به اداره دوم ستاد مشترک ارتش منتقل شد و دوره وابسته نظامی را طی کرد. او علاوه بر خلبانی تاکتیکی و پروازهای آزمایشی مشاغل دیگری چون فرماندهی گردان ۳۲ شکاری پایگاه شهید نوژه (سال ۱۳۶۲) ، جانشین معاون عملیات پایگاه بوشهر، وابسته نظامی ارتش جمهوری اسلامی ایران در هندوستان (۱۳۷۰) و به مدت شش سال معاون عملیات منطقه هوایی شهید دوران شیراز را نیز برعهده داشت و اول مردادماه ۱۳۸۴ با درجه سرتیپ دومی بازنشسته شد.

جنگ تحمیلی

از دیگر خاطرات خواندنی امیر مسعود اقدام، پاسخ‌گویی سریع او در کابین عقب علی اصغر سپید موی آذر، به لیدری (فرماندهی) سروان محمد دژپسند، با همراهی عباس عابدین و عباس فعلی‌زاده و کابین عقب‌ها شامل علی یارمحمدی، کاظم روستا و علی رنجبر به حمله گسترده هوایی عراق به اقصی نقاط کشور بود. دو ساعت و اندی بعد از انفجار بمب‌های عراقی در پایگاه بوشهر، این دسته چهار فروندی از پایگاه بوشهر به قصد پایگاه «شعیبیه» عراق بلند شد و آنجا را مورد حمله قرار داد.

اقدام اول مهرماه همان سال دو پرواز در کابین عقب محمد دژپسند و حمدالله کیان ساجدی انجام داد. پرواز اول چهار فروندی به لیدری منوچهر محققی بود که علی‌اصغر سپید موی آذر و علی‌رضا یاسینی و کابین عقب‌ها شامل حسین خلعت‌بری، علی‌یار محمدی و کاظم روستا او را همراهی می‌کردند. در این عملیات به پالایشگاه بصره حمله شد. بر اساس خبر رادیوهای بیگانه برای اطفای حریق، ا اینکه از کمک کویت هم استفاده شد، خاموش کردن پالایشگاه پنج شبانه‌روز طول کشید.

آن روزها عراق از پایگاه‌های شعیبیه با هواپیما و از پایگاه‌های دریایی با «موشک کرم ابریشم» به کاروان‌های دریایی ایران حمله می‌کرد.

از این رو بیشتر حملات فانتوم‌های پایگاه بوشهر، علیه این یگان‌ها بود. این بار هدف انهدام سه سایت موشک کرم ابریشم نزدیک پایگاه شعیبیه و هدف ثانویه تأسیسات برق بصره تعیین شد. یاسینی و اقدام با یک فروند اف-۴ ئی برای این مأموریت در نظر گرفته شدند. ادامه خاطره را از زبان سرتیپ دوم خلبان مسعود اقدام می‌خوانیم:

می‌دانستم مأموریت سختی پیش‌رو داریم. اضطراب سراسر وجودم را فراگرفته بود. سعی داشتم تمام نکات پروازی را در ذهنم مرور کنم که صدای سید علی‌رضا یاسینی مرا به خود آورد: مسعود، برویم چیزی بخوریم، بعد تجهیزات پروازی را تحویل بگیریم.


منبع: ایسنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا