خاطرات شهدا

جیره غذایی به نذری نمی رسید

محمدطاهر اسپیدکار متولد سال ۱۳۱۰ است. او که در جبهه به عنوان سنگرساز فعالیت می کرد، می گوید جیره غذایی که به دست می رسید آنقدر نبود که بتوانیم در تاسوعا و عاشورای حسینی نذری بدهیم.

آقای اسپیدکار چقدر در جبهه حضور داشتید؟

نزدیک به ۱۴ ماه را در جبهه های حق علیه باطل گذراندم. بعد از آن هم به عنوان کادر رسمی سپاه به تهران منتقل شدم و خدمت را از آنجا ادامه دادم.

در جبهه چه مسئولیت بر عهده شما بود؟

سنگرهای پیش ساخته از اصفهان را تحویل ما می دادند و ما هم آنها جوش می دادیم و کف و سقف آن را قیرگونی می کردیم و قطر ۲ متر اطراف آن را با خاک می پوشاندیم تا با اصابت گلوله، به نفرات داخل آسیبی نرسد.

کدام سنگر خاطره شد؟

یکی از سنگرهایی که ساختم به عنوان درمانگاه در اهواز به کارگیری شد که مجروحین جنگی را به جای انتقال به داخل شهر، به آنجا می آوردند.

از روزهای جبهه در خاطرتان چیزی به یادگار مانده است؟

در ایام محرم، عزاداری بچه ها طوری بود که هر کدام هفت یا هشت نفر جمع می شدند در یک سنگر و برای حضرت اباعبدالله علیه السلام عزاداری می کردند. آنطور که من می دیدم بچه ها در همین جمع های کوچک، خیلی صادقانه و خاکی آنطور که از دلشان برمی آمد برای اباعبدالله عزاداری می کردند.

در انتها از نذری ها بگویید و آیا نذری هم می دادید؟

با توجه به شرایطی که در جبهه وجود داشت، وضعیت اغذیه به نحوی بود که فقط جیره غذایی رزمندگان تامین می شد و امکانات و لوازم ما در حدی نبود که بتوانیم نذری بدهیم اما ایستگاه های صلواتی در جاده ها وجود داشت و شربت و یا هرچیزی را که از پشت جبهه می رسید به عنوان نذری بین رزمندگان تقسیم می کردند.

مصاحبه: سامیه امینی

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا