خاطرات شهدا

خودم پاوه خواهم رفت واکنش حضرت امام (ره) به فجایع کردستان

در روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی نیروهای ضد انقلاب در شهرهای مرزی کشورمان دست به اقدامات وحشیگرانه‌ای می‌زدند و شماری از مردم بی دفاع را به شهادت رساندند. خاطره زیر بیان قسمتی از این جنایات است که سردار جعفر جهروتی زاده روایت می‌کند.

امام

در نیمه تیرماه ۱۳۵۸ با یک دستگاه مینی‌بوس حرکت کردیم، در آ ن زمان سپاه و بسیج منسجم نشده بودند. زمانی بود که سنندج کاملاً دست ضدانقلاب بود، به چند کیلومتری شهر سنندج رسیدیم از آن‌جا به بعد نمی‌توانستیم با ماشین برویم.

پیاده به طرف شهر سنندج حرکت کردیم، در صدا و سیمای سنندج جوانمردها مستقر بودند. صدا و سیما که مقابل باشگاه افسران بود، توسط ضد انقلاب‌هایی که داخل شهر بودند، تهدید می‌شد.

 

در خود شهر درگیری‌های خاصی پیش نمی‌آمد و تیراندازی‌ها پراکنده بود. مثلاً می‌شنیدیم در یک حمام نارنجک انداخته و یا در خیابان به بچه‌های ما با چوب و آهن یا نارنجک حمله کرده و ضدانقلاب دست به چنین کارهایی می‌زند.

آن‌ها جبهه‌ای برای جنگ مسلحانه تشکیل نداده بودند اما مرتب تهدید می‌کردند که صدا و سیمای سنندج را خواهیم گرفت و ما هم از آن‌جا به خوبی حفاظت می‌کردیم.

در مرداد ماه ۱۳۵۸ درگیری‌های مسلحانه شکل گرفت و روز به روز درگیری‌ها شدت یافت و شهر تقریبا در دست ضدانقلاب افتاد و بعضی از مراکز مهم به محاصره ضد انقلاب‌ها درآمد.

نهایتاً در همین تاریخ کار به جایی رسید که مقرهای مهم و مراکز حساس از جمله صدا و سیما، باشگاه افسران و پادگان به محاصره کامل ضدانقلاب‌ها درآمد.

در این زمان نیروهای مسلح جمهوری اسلامی سازماندهی خوبی نداشتند. چرا که ارتش جمهوری اسلامی به خاطر وجود افراد خائن تقریباً سازمانش از هم پاشیده شده بود. سپاه پاسداران هم نیرویی بود که تازه تشکیل شده بود و تجربه، امکانات، اسلحه و مهمات کافی برای جنگیدن در اختیار نداشت.

از این فرصت، ضد انقلاب کمال استفاده را کرد و کاملاً شهر را در اختیار خود گرفت تا این که ۲۸ مرداد ۵۸ با پیام مهم حضرت امام (ره) و تصمیم شورای انقلاب اسلامی مبنی بر اعلام غیرقانونی بودن حزب دموکرات کردستان، تعدادی از نیروهای ارتش به سنندج آمدند و سپاه در سنندج تقویت شد و سایر نیروهای مسلح نیز در سنندج قدرت گرفتند.

هوانیروز و نیروی هوایی ارتش هم وارد عمل شد. با فداکاری آن‌ها جمهوری اسلامی موفق شد در آن روزها پیروزی‌های بزرگی را به دست بیاورد.

روزهای بعد، محاصره باشگاه افسران و صدا و سیما شکسته شد و تقریباً قسمت‌هایی از شهر مجدداً به دست نیروهای خودی افتاد. در تاریخ ۲۶ مرداد حضرت امام (ره) پیام مهمی در رابطه با پاوه دادند.

در پاوه، حمله‌ای که به بیمارستان پاوه شد، ۴۸ نفر از پاسداران در بیمارستان به شهادت رسیده و ۱۸ نفر از آنان به طرز فجیعی سربریده شدند. در این پیام امام (ره) تهدید کرده بودند که اگر غائله سنندج و پاوه خاتمه پیدا نکند خودم به آن‌جا خواهم آمد. اما سنندج، کاملاً دست ضدانقلاب بود.

خیابان‌ها، خانه‌ها، مراکز و همه‌جا در اختیار آن‌ها بود. از پادگان تا باشگاه افسران تقریباً راه زیادی بود و با توجه به این که قدم به قدم و وجب به وجب شهر در دست ضدانقلاب‌ها بود، پیشروی و حرکت بچه‌ها هم زیاد نبود، ۲۵ تا ۳۰ نفر بیشتر نمی‌شدند.

نیروهای ما در باشگاه افسران در محاصره کامل بودند و وضعیت بسیار بدی داشتند. بچه‌ها برای نجات آن‌ها حتماً باید خودشان را به باشگاه افسران می‌رساندند. در طول مسیر از پادگان تا باشگاه افسران بیشتر بچه‌ها به شهادت رسیدند.

چرا که از همه جا به طرف بچه‌ها تیراندازی می‌شد. گاه پیش می‌آمد که بچه‌ها برای محفوظ ماندن از گلوله‌های دشمن در لجن‌های جوی آب مخفی می‌شدند تا گلوله دشمن به آن‌ها نخورد.

از همه جا رگبار آتش به طرف بچه‌ها می‌ریختند و در تمام مراکز، ضد انقلاب خودشان را تجهیز و سازماندهی می‌کردند. آن‌ها برای جنگ با بچه‌های ما که تعدادشان هم بسیار محدود بود به خیابان‌ها آمدند. بچه‌ها به هر شکلی که ممکن بود هر چند که تعداد زیادی از بچه‌ها به شهادت رسیدند و شاید بچه‌هایی که به باشگاه افسران رسیدند ۶ تا ۷ نفر بیشتر نبودند اما موفق شدند باشگاه افسران را از محاصره نجات دهند.

نیروهایی که در باشگاه افسران بودند چیزی نمانده بود که به دلیل بی‌غذایی و نبودن آب و امکانات به شهادت برسند، در باشگاه افسران آب را روی بچه‌ها بسته بودند. بچه‌ها از آب‌های لجن باشگاه افسران برای زنده‌ماندن استفاده می‌کردند و برای رفع گرسنگی کاغذ و برگ درخت و چیزهای دیگر استفاده می‌کردند تا بتوانند خودشان را زنده نگه دارند.

این را هم بگویم که در گرما گرم این درگیری‌ها و پیروزی‌ها دو فروند از هلی‌کوپترهای هوانیروز توسط ضد انقلاب مورد اصابت قرار گرفت، یکی از این هلی‌کوپترها کنار پادگان سنندج و دیگری در کنار باشگاه افسران سقوط کرد.

خلبان یکی از این هلی‌کوپترها یک تنه ۴۸ ساعت با ضد انقلاب مبارزه کرد و با طی کردن مسافت بسیار طولانی باشگاه افسران تا پادگان، خود را به سنندج رساند.

 


 منبع: فارس

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا