خاطرات شهدا

زنان ایرانی ایستادند که مردانشان حماسه آفریدند

بیش از ۷ هزار بانوی ایرانی در طول دفاع مقدس به شهادت رسیده‌اند. آن هم نه تنها در بمباران و حوادثی از این دست، بلکه برخی از این شهدا در میادین نبرد و دوشادوش سایر رزمندگان جنگیدند و ایستادند تا توانستند شهادت را نصیب خود کنند. یک نفر مثل شهیده مریم فرهانیان آنقدر در شهر جنگزده‌اش آبادان ماند و به مداوای رزمندگان پرداخت تا اینکه ترکشی از گلوله‌های خمپاره دشمن نصیبش شد و شهادت را برای خودش خرید. یا یک نفر دیگر مثل شهید ناهید فاتحی کرجو به ‌خاطر توهین نکردن به حضرت امام، ماه‌ها توسط ضد انقلاب شکنجه شد و از این روستا به آن روستا و از این آبادی به آن آبادی کشانده شد تا در نهایت مظلوم و غریب به شهادت رسید. یا تاریخچه جنگ سراغ دارد یک دختر نوجوان ۱۲ ساله به نام سهام خیام را که زاده و بزرگ شده بخش ساحلی هویزه بود. سهام که در برخورد با شهید علم‌الهدی از منش و حرف‌های او تأثیر گرفته بود، آنقدر در مقابل سربازان متجاوز عراقی ایستاد و سنگبارانشان کرد تا اینکه به رگبارش بستند و شهیدش کردند.

دفاع مقدس هر لحظه و هر گوشه‌اش مملو از چنین زنان و دخترانی است. حتی آنها که یک لحظه هم فضای جبهه‌ها را درک نکردند نیز رزمی به مراتب سخت‌تر از مردان داشتند. مادر شهیدان جوادنیا را می‌شناسید؟ مادری که چهار فرزندش یک به یک جبهه رفتند و یک به یک نیز به شهادت رسیدند. یعنی «فاطمه عباسی‌ورده» در همان دهه ۶۰ چهار بار با خبر مرگ (شهادت) تکه‌ای از جانش رو به رو شد. دسته‌گل‌‌هایی که با خون دل پرورش داده بود و حالا پر پر شدنشان را به نظاره می‌ایستاد.

از این دست مادران در دفاع مقدس کم نیستند. مثل دلبر صرفه‌جویان مادر پنج شهید، سیده سلیمه حسینی مادر سه شهید، قره سواری مادر سه شهید و. . . هر کدام از این مادرها وقتی با خبر شهادت یکی از عزیزانشان رو به رو می‌شدند چه حسی داشتند؟ اگر پیش خودشان می‌گفتند همین یکی بس است که آن چند تای دیگر به شهادت نمی‌رسیدند. به حتم گلایه و شکوه از دیگر فرزندانشان را به حدی نرساندند که آنها هم رخصت حضور در جبهه پیدا کردند و به شهادت رسیدند.

زنان ایرانی چه در کسوت یک مادر یا در کسوت یک همسر همواره بی‌نظیر و مقاوم بودند. منیژه لشکری همسر آزاده خلبان شهید حسین لشکری که از سوی رهبری لقب «سید اسرای ایرانی» گرفت، از شیرزنانی است که در عنفوان جوانی با موضوع اسارت ۱۸ ساله همسرش قهرمانانه برخورد می‌کند. او طی این سال‌ها خود را وقف بزرگ کردن پسرشان می‌کند که تنها یادگار شهید بود. یکی از مأموران صلیب سرخ جهانی که در جریان آزادسازی شهید لشکر فعالیت می‌کرد، وقتی از صبر و چشم‌انتظاری خانم لشکری مطلع می‌شود، رو به همسرش حسین لشکری می‌گوید: زنان ایرانی مثال‌زدنی هستند. نمی‌دانم چطور همسر شما با وجود جوانی و زیبایی چندین سال بدون اینکه بداند زنده هستید یا نه، انتظار آمدنتان را کشید.

عجیب است که بانوان ایرانی با وجود همه این حماسه‌آفرینی‌ها همواره در حاشیه قرار داشتند. زنانی که هم‌اینک نیز سهم خود را به کشور و انقلابمان ادا می‌کنند و در موضوع دفاع از حرم، باز هم از خود صبر و ایستادگی نشان می‌دهند.

اکنون که موسم دفاع از حریم اهل بیت و جبهه مقاومت اسلامی هنوز باقی است، چه کسی سراغ از زنانی می‌گیرد که در اوج جوانی، همسران جوان خود را رهسپار این جبهه پر مخاطره می‌سازند. بانوانی که برخی از آنها متولد دهه ۷۰ هستند و چندین سال بعد از اتمام دفاع مقدس به دنیا آمده‌اند.

ما همه مدیون بانوان مقاوم ایرانی هستیم. یعنی تاریخ مدیون این زنان قهرمان است. اگر شهید لشکری ۱۸ سال اسارت کشید، همسرش نیز درد ۱۸ سال انتظار و دوری را تحمل کرد. یا اگر هر شهیدی یک بار طعم مرگی شیرین به نام شهادت را می‌چشد، چه کسی می‌داند مادران و همسران این شهدا طی سال‌ها دوری چه می‌کشند و چه خون دل‌ها می‌خورند. شاید پر بیراه نباشد اگر بگوییم جنگ واقعی نه در میادین جنگ که در کنج خانه‌ها و در چشم‌انتظاری و صبر مادران و همسران شهدا رقم می‌خورد. یا شکوه آزادگی نه در اردوگاه‌ها بلکه پشت پنجره بسته‌ای رقم می‌خورد که زن جوانی هر روز از درز آن کوچه را می‌پاید و حسرت وصال را نفس می‌کشد. بیشه شیران ایرانی اگر مردان مردی دارد، این مردان را زنانی زاییده‌اند که از هر مردی مردترند.


منبع: روزنامه جوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا