شعر دفاع مقدس

سرفه می کند و طعم جبهه را، در هوای کوچه، می پراکند…

سرفه کرد و از کنار من گذشت، چفیه پوش آشنای این محل

او هنوز سر به زیر و ساده است، مردِ با خدای این محل

می توانی از نگاه زرد او، خوشه هایی درد را دروکنی

با عبور او چه تازه می شود! رنگ و بوی جای جای این محل

می شناسمش من آن چنان، که تو کوچک و بزرگ این محله، نیز

تکیه گاه اعتماد کوچه است، پنجه ی گره گشای این محل

سرفه می کند و طعم جبهه را، در هوای کوچه، می پراکند

بوی دودهای شیمیایی آه! خاطرات مرد های این محل

گرچه ذره ذره آب می شود، پیش چشم های گریه ناک من

او هنوز، سر به زیر و ساده است، پنجه ی گره گشای این محل

پروانه نجاتی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا