شرهانی دشت شقایقها است
گفتوگو با تفحصگر شهدا در شرهانی
تفحص کلمهای آشنا و محزون در قاموس فرهنگ لغت این وطن است. واژهای که هراز گاهی نسیم عشق و صفا و دلدادگی را بر فضای کشور حاکم میکند و باز سر زخم دلها دوباره وا میشود. چه پیکرهای مطهری که در اعماق زمین مأوا گزیدهاند و دیدار با عزیزانشان را به قیامت گذاشتند و حال چه چشمهایی که دیگر کمسو شدهاند، ولی هنوز بر در خانه دوخته شده تا که شاید بند بند استخوانهای عزیزشان را در آغوش بگیرند. اما این همه قصه ما نیست، بلکه روی دیگر قصه آن است که مردانی از جنس شهدا، بیریا و خالصانه و آرزوی صدق و صفا، شبانهروز در تلاشند تا شاید گوهری تابناک را از عمق زمین تفحص کنند و چه بسیاری از این عزیزان که مظلومانه در این راه سخت و طاقتفرسا، قربانی بیمهری مینها میشوند و مستانه به دیدار دوستان میشتابند. به همین خاطر و برای تقدیر از این عزیزان به سراغ اسدالله چوبین، رزمنده دیروز جبههها و تفحصگر امروز سنگرهای سرد و خاک تفتیده شرهانی رفتیم تا در رابطه با تفحصهای منطقه شرهانی، این خاک پررمز و راز که به سرزمین پلاکهای گمنام معروف است هم کلام شویم، گرچه ایشان بنا به دلایلی تمایل به انجام مصاحبه نداشت اما بالاخره قبول کرد با ما مدتی را گپ و گفت کوتاه داشته باشد که تقدیم میشود:
آقای چوبین! ابتدا خودتان را معرفی کنید و بگویید در چه عملیاتهایی شرکت داشتید؟
اسدالله چوبین هستم، ساکن شهرستان دهلران، چهل ماه سابقه حضور در جبهه دارم. از سال ۱۳۶۱ به مدت پنج سال و نیم به عنوان کمک راننده لودر در جهاد پشتیبانی جنگ مشغول خدمت شدم. در سال ۱۳۶۳ به عنوان راننده اکیپ اداره راه و ترابری در مسیر ارتفاعات حمرین که در تیررس مستقیم دشمن بود از ناحیه شکم و صورت مجروح شدم که به بیمارستان صحرایی موسیان منتقل و سپس به بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک اعزام و بستری شدم. بعد از بهبودی بلافاصله به جبهه اعزام و در چندین عملیات از جمله عملیات کربلای یک و عملیات کربلای شش و والفجر ۱۰ شرکت داشتم. همچنین از سال ۱۳۷۸ به صورت موردی با بچههای تفحص همکاریام را شروع و از سال ۱۳۷۹ به عنوان راننده بیل مکانیکی با گروه تفحص لشکر ۱۴ امام حسین (ع) تا الان مشغول همکاری هستم.
مایلیم درباره موقعیت جغرافیایی یادمان شرهانی برایمان توضیح بفرمایید.
شرهانی در حقیقت دشت شقایقهاست، شرهانی در مفهوم عربی یعنی دشت باز. شرهانی در ۶۵ کیلومتری شهرستان دهلران واقع شده است. این یادمان در نزدیکی پاسگاه چمسری در محدوده فکه شمالی نزدیک به زبیدات عراق و در ۷۰ کیلومتری استان العماره عراق قرار دارد. این منطقه به عنوان دشت باز دارای سه ارتفاع به نامهای ارتفاعات حمرین و ارتفاعات ۱۷۵ زبیدات و ارتفاعات ۱۷۸ است.
از مهمترین و جالبترین بخش در یادمان شرهانی کانال ۹۰ کیلومتری کمیل برایمان شرح دهید.
در سال ۱۳۵۹ توسط دشمن و به دست مهندسان فرانسوی کانالی به طول ۹۰ کیلومتر و عرض ۵ متر و ارتفاع ۴متر کاملاً حرفهای و مهندسی شده حفر شد. این کانال در منطقه حمرین معروف به کانال حمرین و در منطقه شرهانی معروف به کانال شرهانی و کمیل و در خاک عراق معروف به کانال بجلیه است. این کانال منحصر به فرد و دارای چند سه راهی و چهار راهی میباشد که برای موانع و پیشروی رزمندگان اسلام حفر شده بود که به حول و قوه الهی در عملیات والفجر مقدماتی به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.
از آن شب مرموزی که تعدادی از رزمندگان اسلام بر اثر سیل رودخانه دو برج غرق و به شهادت رسیدن صحبت بفرمایید.
رودخانه دو برج در ۷ کیلومتری شرهانی قرار دارد. این رودخانه به عرض بیش از ۱۰ متر به وسیله بارانهای فصلی چند برابر شده است. زمانی که تعدادی از رزمندگان اسلام از لشکر ۱۴ امام حسین (ع) که از بچههای اصفهان بودند، در حین عملیات در حاشیه این رودخانه مستقر شده بودند به دلیل عدم آگاهی حاشیه را ترک نکرده بودند تا اینکه سیلی نابهنگام و به دلیل بارشهای فصلی باعث غرق شدن این عزیزان میشود و به فیض شهادت نائل میآیند.
کار تفحص شهدا بر چه اساسی در مناطق صورت میگیرد؟
ما از همه ظرفیتها و تواناییها برای کار تفحص استفاده میکنیم. ما با دشتبانی و تجربه کاری که در این سالها به دست آوردیم و با بهرهمندی از سنگرها و خاکریزهای باقیمانده دوران جنگ کار تفحص انجام میدهیم. در حال حاضر هم از منطقه فکه جنوبی در مرز خوزستان تا منطقه سومار در حال تفحص هستیم.
آیا تا به حال در حین تفحص دچار تلفات شدهاید؟
خیلی زیاد به عنوان مثال شهید والامقام، پازوکی هم از گروه ۲۷ لشکر محمد رسولالله (ص) و جانباز عزیز آقای قدمیان از جمله این عزیزان بودهاند.
مردم چطور مثلاً دامداران و کشاورزان منطقه با شما همکاری دارند؟
بله هم از دامداران ایرانی و هم از دامداران عراقی که به صورت فصلی در منطقه سکونت دارند استفاده میکنیم، همچنین رزمندگان دوران دفاع مقدس هم با ما هستند و ما را در این تفحصها یاری مینمایند.
خاطرهای از این تفحصها دارید برایمان بفرمایید؟
خاطره که زیاد هست. اما جالبترین خاطره مربوط میشود به تفحص دو تن از شهدای عزیز که پدر و پسر و از سادات معزز و معظم بودند که بعد از ۲۵ سال، قریب به دو سال پیش تفحص شدند. این عزیزان در عملیات والفجر ۶ در جنوب دهلران و در منطقه چیلات شهید شده بودند. شهیدان اسماعیلزاده اهل روستای باقر تنگه بابلسر مازندران بودند، ما به وسیله دشتبانی احساس کردیم که این زمین دست خورده است. با بیل دستی شروع به حفر زمین کردیم و در اولین حفر به جمجمه شهید (پسر) برخورد کردیم و بعد از جستوجو پیکر مطهر پدر بزرگوارشان که در آغوش شهید بود نمایان شد. روحشان شاد.
چند شهید تا به حال در شرهانی تفحص شده و چند تن از این عزیزان دارای پلاک و مشخصات بودند؟
آمار دقیق ندارم، اما بیش از هزار شهید در این منطقه پیدا کردیم که بیشترشان پلاک و مشخصات داشتند.
از آخرین تفحصتان برایمان بفرمایید.
بله، در همین ماه مبارک رمضان مورخ ۱۴ مرداد ۱۳۹۰ روز جمعه که متعلق به آقا امام زمان (عج) هم هست در منطقه شرهانی مشغول تفحص بودیم که یکی از فرزندان عزیز حضرت روحالله را پیدا کردیم و این شهید در حقیقت مهمان ماه مبارک رمضان ما شدند.
حرف آخر؟
انشاءالله که همیشه خادم شهدا بمانم. التماس دعا.
منبع : روزنامه جوان