خاطرات شهدا

فرصت طلبی

پشت هم حرف می زد ،تند غذا می خورد،سریع راه می رفت و به همین ترتیب هم نماز می خواند.عجله در ذاتش بود.

هر چه می گفتیم: چه خبر است بابا! لااقل این دو رکعت نماز را شمرده تر و با حوصله تر بخوان که خودت بفهمی چه می گویی.اما او توجیه می کرد و می گفت:در جبهه آدم باید نماز را طوری بر گزار کند که نه تنها دشمن نتواند فرصت طلبی و سو استفاده کند،بلکه مجالی برای وسوسه شیطان هم باقی نماند.به این نحو تا آنها بخواهند به خودشان بجنبند و ترتیب ما را بدهند ما بارمان را بسته و رفته ایم.

 

از کتاب فرهنگ جبهه جلد سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا