
معلم ۱۶ ساله بنیصدر را افشاگر کرد

او دبیر و مدیر دبیرستانهای سمیه، فاطمیه و ایثارگران شهرستان ورامین است. افشاگری در دوران تحصیل دردبیرستان، او را به عنوان یک دانشآموز جوان اما آگاه به مسائل سیاسی در میان همشهریهایش شهره کرد. اما دست تقدیر او را به سوی دیگری برد تا پس از آشنایی با مسئول حزب جمهوری ورامین، با برادر او یعنی شهید «ناصر شاهصاحب» در مهرماه ۶۱ ازدواج کند.
«انسیه بایگاننژاد» در این باره می گوید : همسرم در سال ۱۳۳۹ در منطقه جوادآباد از توابع شهرستان ورامین به دنیا آمد و پس از اخذ مدرک دیپلم وارد سپاه پاسداران شد؛ او در سال ۶۲ در طرح «لبیک یا خمینی» عازم جبهه شد و اسفند همان سال در منطقه طلائیه به شهادت رسید و پیکرش ۱۴ سال بعد به وطن بازگشت.
در مدت یک سال و ۳ ماهی که با هم زندگی کردیم، حاصل زندگی مشترکمان تنها یک فرزند پسر است که در زمان شهادت پدرش تنها سه ماه داشت و الان ۲۹ ساله است و توانسته است با پشتکار و اعتماد بنفس بالای که دارد در رشته کارشناسیارشد روانشناسی فارغالتحصیل و در بیمارستان زعیم ورامین مشغول به کار است.
سال ۱۳۴۵ در شهرستان ورامین به دنیا آمدم و در خانوادهایی مذهبی پرورش یافتم و از همان دوران نوجوانی با مسائل مذهبی آشنایی نزدیکی داشتم. تحصیلات خود را در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در شهرستان ورامین گذراندم و در حال حاضر در همین شهر زندگی می کنم.
مسئول ۱۶ ساله حزب جمهوری اسلامی
قبل از اینکه وارد مقطع دبیرستان شوم در سن ۱۶ سالگی به دلیل آشنایی با مسائل سیاسی آن زمان به عنوان مسئول شاخه خواهران حزب جمهوری اسلامی در شهرستان ورامین انتخاب شدم.
دوران دبیرستان نیز مصادف شد با اختلافات شدید بنیصدر به عنوان رئیس جمهور وقت و شهید بهشتی. بنده هم با توجه به آشنایی به مسایل سیاسی آن زمان و مسئولیتی که داشتم دانش آموزان و همکلاسی های خود را با این مسائل آشنا می کردم که در مدرسه دست به افشاگری علیه بنیصدر زدم و با ایجاد یک نمایشگاه عبارتی با این مضمون که «رئیس جمهور باید بداند این مردم بودند که او را از پاریس آوردند» و همچنین «نخستوزیر باید بداند این مردم بودند که او را از گوشه زندان بیرون آوردهاند» را بر سر در نمایشگاه نصب کردم.
این در حالی بود که حضرت امام (ره) هنوز دستور افشاگری علیه بنیصدر را به صورت علنی صادر نکرده بودند اما مردم منطقه از این کاری که ما در آن نمایشگاه کردیم و تابلوهایی که بر سر درآن زده بودیم بسیار استقبال کردند.
در همین نمایشگاه مسئول وقت حزب جمهوری اسلامی یعنی برادر همسرم برای بازدید آمد، متوجه توانایی من در امور سیاسی شد و من از این طریق بیشتر وارد فعالیتهای سیاسی شده و مهمتر از همه زمینه آشنایی من با برادر او یعنی شهید «ناصر شاهصاحب» فراهم شد و مدتی بعد از این آشنایی با یکدیگر ازدواج کردیم.
بعد از ازدواج به مدت یک سال به تهران آمدیم و من در شاخه فرهنگیان حزب جمهوری اسلامی در میدان بهارستان فعالیت کردم اما پس از شهادت همسرم، در سال ۶۳ به شهرستان ورامین برگشتم. از سال ۶۷ با مدرک دیپلم علوم انسانی وارد آموزش و پرورش شده و همزمان ضمن تدریس، در دانشکده دارالفنون در رشته روانشناسی ادامه تحصیل دادم و در دبیرستانها و مدارس پیشدانشگاهی فاطمیه، کوثر و ایثارگران ورامین به مدت ۱۲ سال در رشتههای علوم اجتماعی، ادبیات و مشاور تحصیلی فعالیت کردهام.
منبع: خبرگزاری فارس