بازخوانی جنایت اسرای بعثی در اردوگاه گرگان
حزب بعث عراق در تاریخ معاصر ما ایرانیها معانی بسیاری دارد؛ شنیدن نام این حزب مترادف با وحشیگری، جنگطلبی، تندروی و تعصب است. البته که حساب مردم عراق از این قشر جداست و بعثیها را باید فرقهای منحرف بدانیم که برایش ماندگاری در قدرت اهمیت داشت و در این مسیر از هیچ جنایتی فروگذار نبود. شاید برای خیلی از خوانندگان صفحه ایثار و مقاومت عجیب باشد که بدانند بعثیها حتی در داخل ایران و در لباس یک اسیر نیز دست از جنایت نمیکشیدند و اقدام به قتل اسرای تواب عراقی میکردند. گزارش زیر را مطالعه کنید.
موج تبلیغاتی
روزهای اول آبان ماه ۱۳۶۳ موجی رسانهای علیه رفتار ایرانیها با اسرای عراقی به راه افتاده بود، اما این موج که در روز یازدهم آبان ماه به اوج خود رسیده بود از کجا نشئت میگرفت و چرا بعثیها که خودشان در آزار و اذیت اسرای ایرانی ید طولایی داشتند، اقدام به جوسازی علیه جمهوری اسلامی ایران میکردند؟
اگر بخواهیم ماجرا را ریشهیابی کنیم، باید به هجدم مهرماه همین سال (۱۳۶۳) برگردیم. اردوگاه گرگان یکی از مراکز عمده نگهداری از اسرای عراقی بود که تحت نظر صلیب سرخ جهانی قرار داشت و نمایندگان این سازمان به صورت مرتب به آن سر میزدند. اما در هجدهم مهرماه اتفاقی در این اردوگاه رخ داد که برگی دیگر بر پرونده سپاه حزب بعث عراق افزود.
شورش وفاداران
در روز هجدهم مهرماه ۱۳۶۳ عدهای از اسرای بعثی که خود را «وفاداران» به نظام صدام میدانستند، از فرصت بازدید نمایندگان صلیب سرخ جهانی استفاده کردند و با دور دیدن چشم نگهبانان اردوگاه به چند تن از توابین (اسرای عراقی توبهکننده) حمله کردند و آنها را به شدت مضروب ساختند. امیر سرتیپ دوم عبدالله نجفی در این خصوص میگوید: نمایندگان صلیب سرخ در روز ۱۷/۷/۶۳ در اردوگاه گرگان حضور پیدا کردند. روز بعد از ساعت ۱۱:۳۰- ۸ صبح نمایندگان صلیب سرخ با اسیران عراقی که اکثراً بعثی بودند بدون شاهد ملاقات کردند. این مسئله باعث ایجاد سوءظن شدید بین اسیرانی که به توابین و مؤمنین معروف بودند، گردید و مشاجرهای بین یکی از مؤمنین با یک اسیر بعثی رخ داد. ناگهان عدهای از بعثیها در گروههای هشت الی ۱۰ نفره به افراد برجسته مؤمن هجوم بردند و با میلههای تختخواب و سنگهای روی زمین آنها را مضروب و مجروح کردند.»
شهادت توابین
سه تن از توابین در حمله بعثیها از فرط جراحات وارده به شهادت رسیدند. شاهدان میگویند بعثیها به قدری در مضروب کردن هموطنانشان حریص بودند که چهره یکی از شهدا قابل شناسایی نبود. اما این پایان ماجرا نبود. شورشکنندگان در ادامه اقدامات خصمانهشان به در خروجی اردوگاه هجوم بردند و با سربازان درگیر شدند. اینجا بود که شش نفر از آنها به جزای عملشان رسیدند و با شلیک سربازان محافظ اردوگاه به درک واصل شدند. تعداد بیشتری نیز مجروح شدند. در پی این حادثه دولت عراق سعی کرد ایران را متهم به اقدامات خصمانه علیه اسرای خود کند. اما ماجرای اردوگاه گردان شاهدانی بینالمللی داشت که عضویت رسمی صلیب سرخ جهانی را دنباله اسم خودشان یدک میکشیدند. مأموران این سازمان در گزارش خود، حقیقت ماجرا را اینطور بیان کردند که: «اقدامات ایران جهت کنترل اردوگاه و جلوگیری از فرار اسرا از نظر هیئت سازمان ملل «صحیح» تشخیص داده شد.»
شیطنت منافقین
در ماجرای شورش بعثیها آنچه باعث شد تا موجی تبلیغاتی علیه کشورمان به راه بیفتد، شیطنت گروهک منافقین بود. نفاق بار دیگر سعی کرد از آب گلآلود ماهی بگیرد و تنها به جهت ضربه زدن به نظام اسلامی، با آبروی کشور مادریاش بازی کند. در واقع حادثه اردوگاه گرگان بیشتر توسط مخالفین جمهوری اسلامی ایران (منافقین) در محافل بینالمللی تبلیغ و انعکاس داده شد، نه دولت عراق. زیرا دولت عراق که سابقه نامناسبی در برخورد با اسرا داشت و مطمئن بود با پیگیری این موضوع، مطمئناً ایران نیز درخواست بررسی وضعیت اسرای خود در عراق را خواهد کرد تمایلی به انعکاس بینالمللی این موضوع نداشت.
ماجرای اردوگاه گرگان هرچه بود، بار دیگر واقعیتهایی را برای همه ما به اثبات رساند. حزب بعثی که به بهانههای واهی جنگی طولانی و شدید را به دو کشور ایران و عراق تحمیل کرده بود، حتی در اسارت نیز دست از جنایت نکشید و فاجعه آفرید. در این میان منافقین که همواره از دشمنان و متجاوزان به کشور آبا و اجدادیشان حمایت میکردند، دوشادوش بعثیها قرار گرفتند و علیه ایران اسلامی اقدام به تبلیغات منفی کردند.
منبع: روزنامه جوان