صحنه عجیب
-
خاطرات شهدا
فرمانده متواضع
تازه رسیده بودم به قرارگاه. همانطور که داشتم می رفتم صحنه ای عجیب دیدم. در آن هوای گرم و در…
بیشتر بخوانید »
تازه رسیده بودم به قرارگاه. همانطور که داشتم می رفتم صحنه ای عجیب دیدم. در آن هوای گرم و در…
بیشتر بخوانید »