لباس آبى تنش بود. ماسک زده بود و داشت خیابان را جارو مى کرد. تعجب کردم.- رفتگرها که لباسشون نارنجیه؟ درِ حیاط را تا آخر
-
خاطرات شهدا
۵۰خاطره کوتاه از شهید صیادشیرازی
قسمت اول لباس آبى تنش بود. ماسک زده بود و داشت خیابان را جارو مى کرد. تعجب کردم.- رفتگرها که…
بیشتر بخوانید »