هوا بسیار گرم بود و خمپارههای سرگردان یكی پس از دیگری به زمین مینشستند، راه افتادیم
-
خاطرات شهدا
پستههایی که مادرشهید برایش فرستاد
هوا بسیار گرم بود و خمپارههای سرگردان یکی پس از دیگری به زمین مینشستند، راه افتادیم. چند دقیقه که گذشت،…
بیشتر بخوانید »