گردان
-
خاطرات شهدا
خاطرات شهید باقری(۱)
۱- بچه را لا پنبه گذاشتند . آن قدر ضعیف بود که تا بیست روز صداش در نمی آمد .…
بیشتر بخوانید » -
خاطرات شهدا
داد از غم تنهایی
بالای سرجنازه شهید نشسته بود. گریه میکرد و خاک به سر و روی خود میپاشید. «چرا رفتی جمال… مگه قول…
بیشتر بخوانید »