خاطرات شهدا

پلنگ صورتی

پلنگ صورتی
شب عملیات بود، فرمانده به یکی از رزمنده ها گفت: ببین تیربارچی چه ذکری میگه که اینطور استوار جلوی تیر و ترکش ایستاده و اصلا ترسی به دلش راه نمیده؟
نزدیک تیربارچی شد و دید، داره با خودش زمزمه میکنه: درن درن درن… (آهنگ پلنگ صورتی)🎶🎶 معلوم بود این آدم قبلا ذکرشو گفته که در برابر دشمن اینگونه شادمانه مرگ رو به بازی گرفته.

تیربار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا