حزب الله
-
خاطرات شهدا
اگه معرفت داری منم ببر…
کار نادر خیلی هم عجیب نبود، ولی توجه مرا به خود جلب کرد. با خودکار چیزیگوشه کفن مصطفی نوشت. مصطفی…
بیشتر بخوانید » -
خاطرات شهدا
زخم تبعید ( خاطرات بینام و نشان )
دفاع مقدس،بیتردید بخش درخشان تاریخ معاصر ملت بزرگ ایران است.در این میان افرادی که به نوعی قلم به دست دارند…
بیشتر بخوانید » -
خاطرات شهدا
ترکش ریزی، آمبولانس تیزی…
وقتی عملیات نمیشد و جابجایی صورت نمیگرفت نیروها از بیکاری حوصلهشان کم میشد، نه تیر و ترکشی نه شهید و…
بیشتر بخوانید » -
خاطرات شهدا
دعایی که همان لحظه اجابت شد
همه سرشان را با صدای انفجار خمپاره ی ۶۰ و سرو صدای پیک دسته از سنگر ، بیرون آورده بودند…
بیشتر بخوانید » -
خاطرات شهدا
النظافه من الایمان
بیچاره پیرمرد تازه وارد بود. میدانست بچهها برای هر کاری آیه یا حدیثی میخوانند. وقتی داشت غذا تقسیم میکرد، گفت:…
بیشتر بخوانید »