خاطرات شهدا

شهری که ۳ بار محاصره شد

سوسنگرد شهری در استان خوزستان است که نامش با نام‌های بزرگی همراه است. شهیدان علی غیور اصلی، حبیب شریفی، علی تجلایی، مصطفی چمران و… همگی رزمندگان بزرگی بودند که در روند مقاومت یا آزادسازی چند باره این شهر، نقش مهمی ایفا کرده‌اند. سوسنگرد یک‌بار به اشغال دشمن درآمد و دوبار نیز محاصره شد. هر بار یکی از نام‌هایی که آورده شد، حماسه‌ها خلق کردند و نام سوسنگرد را در دفتر تاریخ دفاع مقدس جاودانه ساختند.

حبیب شریفی

سوسنگرد در جبهه میانی خوزستان، در مسیر اهواز قرار دارد. دشمن اگر می‌خواست از شمال، مرکز استان خوزستان را تهدید کند باید از سوسنگرد و حمیدیه عبور می‌کرد. بعثی‌ها اولین بار در تاریخ ششم مهرماه ۱۳۵۹ وارد سوسنگرد شدند. نیروی عمده‌ای در این شهر وجود نداشت و خط پدافندی محکمی نیز دور سوسنگرد کشیده نشده بود، بنابراین دشمن فکر می‌کرد اشغال این شهر چندان مشکل نباشد.

داستان اسارت حبیب شریفی اولین فرمانده سپاه سوسنگرد و همسرش خدیجه میرشکاری در همین مقطع رقم خورد. شریفی که با اندک نیروهایش مقاومت جانانه‌ای در برابر تانک‌های لشکر ۹ زرهی عراق انجام داده بود، در حالی که نیمی از شهر به اشغال دشمن درآمده بود خود به داخل سوسنگرد برگشت تا همسر جوانش را از اسارت توسط بعثی‌ها رهایی بخشد. آن‌ها قصد داشتند از جاده اهواز- سوسنگرد از مهلکه دور شوند که توسط نیرو‌های دشمن مورد حمله قرار گرفتند و هر دو اسیر شدند. خانم میرشکاری یک سال و اندی بعد آزاد شد، اما از حبیب شریفی دیگر خبری به دست نیامد. گویی در اسارت به شهادت رسیده بود.
بعثی‌ها بعد از اینکه تعدادی از ایادی خود را از میان مردم شهر به عنوان مسئولان شهر انتخاب کردند، از سوسنگرد خارج شدند و به طرف اهواز پیشروی کردند. بعد از رفتن بعثی‌ها برخی از جوانان انقلابی شهر به سوی فرمانداری رفتند و ساختمانش را با نارنجک مورد حمله قرار دادند.

علی غیور اصلی

تنها سه روز بعد از اولین اشغال سوسنگرد، علی غیور اصلی که از تکاوران ارتشی مأمور به سپاه بود، با تعداد اندکی از نیروهایش شبیخونی علیه بعثی‌ها اجرا کرد که باعث فرار دشمن تا مرز چذابه شد. به این ترتیب سوسنگرد از اولین اشغال خود رهایی یافت، اما جیپ حامل غیور اصلی در راه بازگشت از عملیات با یک کمپرسی تصادف کرد و غیور اصلی به شهادت رسید.

علی رگبار

بعد از آزادسازی شهر، آن دسته از عوامل دشمن که به کشورشان خیانت کرده بودند دستگیر و محاکمه شدند. سپس تعدادی از رزمندگان از نقاط مختلف کشور خصوصا آذربایجان به این شهر رفتند تا از سوسنگرد در برابر حملات آتی دشمن دفاع کنند. شهید علی تجلایی که به خاطر سختگیری در آموزش نیرو‌ها به علی رگبار معروف بود، فرماندهی مدافعان شهر را برعهده داشت.

به دلیل عدم وجود خط منظم و قوی در مرزها، بعثی‌ها دوباره از ۲۳ آبان به سمت سوسنگرد پیشروی کردند. آن‌ها روز ۲۴ آبان شهر را به محاصره درآوردند، اما این‌بار حریف قدری، چون علی تجلایی و حدود ۳۰۰ رزمنده همراهش در برابر آن‌ها به خوبی مقاومت کردند. دو روز تمام عراقی‌ها هر چه زدند به در بسته زدند. مدافعان به خوبی از شهر دفاع کردند و تعداد قابل توجهی از سربازان دشمن را به هلاکت رساندند.

مصطفی چمران

در شرایطی که اوضاع سوسنگرد بغرنج شده بود، علی تجلایی از طریق تماس با آیت‌الله مدنی اوضاع شهر را به اطلاع امام رساند. امام نیز فرمان تاریخی «سوسنگرد باید تا فردا آزاد شود» را ابلاغ کردند. با هماهنگی‌هایی که مقام معظم رهبری به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع با فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز انجام دادند، آن دسته از تانک‌های تیپ دوم زرهی دزفول که قرار بود در عملیات شرکت نکنند، آماده عملیات شدند. شهید چمران نیز همراه تعدادی از نیرو‌های ستاد جنگ‌های نامنظم به سوی سوسنگرد رفت و عملیات آزادسازی این شهر از بامداد ۲۶ آبان ۵۹ تا ساعت ۲:۳۰ عصر به طول انجامید. در این ساعت، عراقی‌ها باز پا به فرار گذاشتند و سوسنگرد برای بار دوم آزاد شد.

پس از مدتی و بعد از دفع عملیات «نصر» ارتش عراق باز هم عزم خود را برای تهاجم به سوسنگرد جزم کرد. برای آخرین بار در ۱۸ دی ماه ۱۳۵۹ واحد‌های ارتش عراق از سمت جاده هویزه به مواضع رزمندگان در سوسنگرد حمله کردند. این بار نیز با پرتاب سه موشک «تاو» از سوی گروه سوار زرهی ارتش ایران که سه تانک عراقی را منهدم کرد، بعثی‌ها از پیشروی بازماندند و این بار نیز حمله به سوسنگرد ناکام ماند.
منبع: روزنامه جوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا